- غم اندوز (بَ دَ / دِ نَ)
آنکه غم اندوزد. غم آور. غم انگیز. رجوع به غم شود
معنی غم اندوز - جستجوی لغت در جدول جو
- غم اندوز
آنکه اندوه گرد کند غم آور غم انگیز
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
غم انگیزنده، آنچه غم و غصه بیاورد، غم آور، در موسیقی گوشه ای در آواز دشتی
(دِ رَ)
لغت نامه دهخدا
نام طلب. نامجو. طالب نام نیک. که در پی کسب نام نیک است. که طالب اندوختن نام نکوست. خوشنامی طلب. جویای حسن شهرت. که اندوزندۀ نام نیک و افتخار و شهرت است:
ملک را شب وزیر نام اندوز
حارث و پاسبان بود تا روز.
اوحدی
ملک را شب وزیر نام اندوز
حارث و پاسبان بود تا روز.
اوحدی
(بِ فُ)
لغت نامه دهخدا
آنکه غم انگیزد. غم آور. محزن: حادثۀ غم انگیز. آواز غم انگیز: غم انگیز و سخت نظر می آمد. (سایه روشن صادق هدایت ص 10) ، قسمی آواز: موسیقی غم انگیز
(پَ اَ)
لغت نامه دهخدا
پس اندوخته. پس انداز:
گر ملک فریدونت پس اندوز بود
روزت ز خوشی چو عید نوروز بود
در کار خود ار بخواب غفلت باشی
ترسم که چو بیدار شوی روز بود.
وزیر سلطان طغرل بن ارسلان بن طغرل (از تاریخ گزیده)
گر ملک فریدونت پس اندوز بود
روزت ز خوشی چو عید نوروز بود
در کار خود ار بخواب غفلت باشی
ترسم که چو بیدار شوی روز بود.
وزیر سلطان طغرل بن ارسلان بن طغرل (از تاریخ گزیده)
تاثرانگیز، تاثرآور، درام، دردناک، غم آور، غمبار، ملال آور
متضاد: فرح انگیز
متضاد: فرح انگیز
غم انگیز، غمگین
